استراتژی شیطان برای گمراه کردن غیریهودیان
لزوم یک استراتژی رادیکال
برای اینکه شیطان بتواند پیروان غیریهودی مسیح را به نافرمانی از شریعت خدا بکشاند، لازم بود اقدامی اساسی انجام دهد.
تا چند دهه پس از عروج عیسی، کلیساها شامل یهودیان یهودیهای (عبرانیان)، یهودیان پراکنده (هلنیستی) و غیریهودیان (غیر یهودیان) بودند. بسیاری از شاگردان اولیه عیسی هنوز زنده بودند و در خانهها با این گروهها جمع میشدند، که این امر باعث حفظ وفاداری به هر آنچه عیسی در طول زندگی خود آموزش داده و الگو قرار داده بود، میشد.
وفاداری به شریعت خدا
شریعت خدا خوانده و بهدقت رعایت میشد، همانطور که عیسی به پیروان خود دستور داده بود:
«او پاسخ داد: خوشابهحال کسانی که کلام خدا [λογον του Θεου (logon tou Theou) تنخ، عهد عتیق] را میشنوند و آن را اطاعت میکنند» (لوقا ۱۱:۲۸).
عیسی هرگز از دستورات پدر خود منحرف نشد:
«تو فرایض خود را مقرر داشتی که با دقت نگاه داشته شوند» (مزمور ۱۱۹:۴).
این تصور رایج در کلیساهای امروزی—که آمدن مسیح غیریهودیان را از رعایت قوانین خدا در عهد عتیق معاف کرده است—هیچ مبنایی در سخنان عیسی که در چهار انجیل ثبت شدهاند، ندارد.
طرح اصلی نجات
نجات همواره برای غیریهودیان در دسترس بوده است
در هیچ دورهای از تاریخ تمدن، زمانی وجود نداشته که خدا اجازه ندهد کسی با توبه به سوی او بازگردد، آمرزش گناهان را دریافت کند، برکت یابد و پس از مرگ به نجات دست یابد.
به عبارت دیگر، نجات همواره برای غیریهودیان امکانپذیر بوده است، حتی پیش از آمدن مسیح. بسیاری از افراد در کلیساهای امروزی به اشتباه معتقدند که تنها با آمدن عیسی و قربانی کفارهای او، غیریهودیان به نجات دسترسی پیدا کردند.
نقشهای تغییرناپذیر
حقیقت این است که همان نقشه نجات که از عهد عتیق وجود داشته، در روزگار عیسی نیز معتبر بوده و همچنان پابرجاست.
تنها تفاوت این است که، در حالی که پیشتر بخشی از روند آمرزش گناهان شامل قربانیهای نمادین میشد، اکنون ما قربانی حقیقی بره خدا را داریم که گناهان جهان را برمیدارد (یوحنا ۱:۲۹).
پیوستن به قوم پیمانی خدا
الزام پیوستن به اسرائیل
به جز این تفاوت اساسی، بقیه شرایط همانند دوران پیش از مسیح باقی مانده است. برای اینکه یک غیریهودی نجات یابد، باید به قومی که خدا از طریق پیمان ابدی که با نشانه ختنه مهر شد، بهعنوان ملت خود برگزید، بپیوندد:
«و اما غیریهودیانی [נֵכָר nfikhār (بیگانگان، غیریهودیان)] که خود را به خداوند پیوند میدهند تا او را خدمت کنند، نام خداوند را دوست بدارند، و بندگان او باشند… و به عهد من پایبند بمانند—آنان را به کوه مقدس خود خواهم آورد» (اشعیا ۵۶:۶-۷).
عیسی دینی جدید برای غیریهودیان ایجاد نکرد
مهم است که درک کنیم عیسی دینی جدید برای غیریهودیان ایجاد نکرد، همانطور که بسیاری تصور میکنند.
در واقع، عیسی بهندرت با غیریهودیان تعامل داشت، زیرا تمرکز او همواره بر روی ملت خود بود:
«عیسی دوازده شاگرد را فرستاد و به آنها دستور داد: به میان غیریهودیان نروید و وارد هیچ شهری از سامریان نشوید، بلکه نزد گوسفندان گمشده اسرائیل بروید» (متی ۱۰:۵-۶).
نقشه واقعی نجات خدا
راه نجات
نقشه واقعی نجات، که کاملاً با آنچه خدا از طریق پیامبران عهد عتیق و از طریق عیسی در اناجیل آشکار کرد، هماهنگ است، ساده است: تلاش برای وفادار بودن به قوانین پدر، و او شما را به اسرائیل پیوند خواهد داد و به سوی پسر برای آمرزش گناهان خواهد فرستاد.
پدر کسانی را که قوانین او را میشناسند اما در نافرمانی آشکار زندگی میکنند، نخواهد فرستاد. رد کردن شریعت خدا عصیان است، و برای سرکشان نجاتی وجود ندارد.
نقشه دروغین نجات
تعلیمی بدون پایه کتاب مقدس
نقشه نجاتی که در اکثر کلیساها موعظه میشود، دروغین است. این را میدانیم زیرا فاقد تأیید آن چیزی است که خدا از طریق پیامبران در عهد عتیق آشکار کرد و آنچه عیسی در چهار انجیل تعلیم داد.
هر آموزهای که به نجات انسانها مرتبط باشد (تعالیم اصلی)، باید توسط این دو منبع اصلی تأیید شود:
- عهد عتیق (تنخ—توراه و پیامبران)، که عیسی مکرراً از آن نقلقول میکرد.
- سخنان خود پسر خدا.
دروغ مرکزی
ایده محوری که طرفداران این نقشه دروغین نجات ترویج میکنند این است که غیریهودیان میتوانند بدون اطاعت از احکام خدا نجات یابند. این پیام نافرمانی دقیقاً همان چیزی است که مار در باغ عدن موعظه کرد:
«هرگز نخواهید مرد» (پیدایش ۳:۴-۵).
اگر این پیام درست بود:
- در عهد عتیق، آیات متعددی وجود داشت که این موضوع را توضیح میداد.
- عیسی صریحاً اعلام میکرد که معاف کردن مردم از شریعت خدا بخشی از مأموریت او بهعنوان مسیح بوده است.
اما واقعیت این است که نه در عهد عتیق و نه در انجیلها هیچ حمایتی از این ایده مضحک وجود ندارد.
فرستادگان پس از عیسی
اتکا به منابع غیرانجیلی
کسانی که نقشه نجات بدون اطاعت از شریعت خدا را تبلیغ میکنند، بهندرت به عیسی در پیامهای خود اشاره میکنند. دلیل آن روشن است: آنها نمیتوانند چیزی در تعالیم مسیح پیدا کنند که نشان دهد او برای نجات کسانی آمده که عمداً از قوانین پدرش نافرمانی میکنند.
عدم حمایت پیامبرانه
در عوض، آنها به نوشتههای افرادی تکیه میکنند که تنها پس از عروج مسیح ظهور کردند. مشکل این است که:
- در عهد عتیق هیچ پیشگوییای درباره هیچ پیامآوری که پس از عیسی ظهور کند، وجود ندارد.
- خود عیسی هرگز نگفت که کسی پس از او خواهد آمد تا نقشه جدیدی برای نجات غیریهودیان تعلیم دهد.
اهمیت پیشگوییها
لزوم اعتبار الهی

آشکارسازیهای الهی نیازمند تأیید و اختیار قبلی هستند تا معتبر باشند. ما میدانیم که عیسی همان کسی است که از سوی پدر فرستاده شد، زیرا او پیشگوییهای عهد عتیق را تحقق بخشید.
اما هیچ پیشگوییای درباره فرستادن افراد دیگری با تعالیم جدید پس از مسیح وجود ندارد.
کفایت تعالیم عیسی
هر آنچه درباره نجات خود باید بدانیم، با عیسی به پایان میرسد. هر نوشتهای که پس از عروج عیسی پدید آمده است، چه درون کتاب مقدس و چه خارج از آن، باید بهعنوان مطالبی فرعی و کمکی در نظر گرفته شود، زیرا هیچ پیشگوییای درباره آمدن فردی که مأمور به آموزش چیزی فراتر از تعالیم عیسی باشد، وجود ندارد.
معیار اعتبار تعالیم
هر تعلیمی که با سخنان عیسی در چهار انجیل هماهنگ نباشد، بدون در نظر گرفتن منشأ، قدمت، یا محبوبیت آن، باید بهعنوان تعلیمی دروغین رد شود.
پیشگوییهای عهد عتیق درباره نجات
تمامی رویدادهای مربوط به نجات که پس از ملاکی قرار بود رخ دهند، در عهد عتیق پیشگویی شدهاند. این رویدادها شامل موارد زیر هستند:
- تولد مسیح: اشعیا ۷:۱۴؛ متی ۱:۲۲-۲۳
- ظهور یحیی تعمیددهنده در روح ایلیا: ملاکی ۴:۵؛ متی ۱۱:۱۳-۱۴
- مأموریت مسیح: اشعیا ۶۱:۱-۲؛ لوقا ۴:۱۷-۲۱
- خیانت یهودا: مزمور ۴۱:۹؛ زکریا ۱۱:۱۲-۱۳؛ متی ۲۶:۱۴-۱۶؛ متی ۲۷:۹-۱۰
- محاکمه او: اشعیا ۵۳:۷-۸؛ متی ۲۶:۵۹-۶۳
- مرگ بیگناه او: اشعیا ۵۳:۵-۶؛ یوحنا ۱۹:۶؛ لوقا ۲۳:۴۷
- دفن او در مقبرهای متعلق به فردی ثروتمند: اشعیا ۵۳:۹؛ متی ۲۷:۵۷-۶۰
عدم وجود پیشگویی درباره افراد پس از عیسی
با این حال، هیچ پیشگوییای وجود ندارد که از فردی پس از عروج عیسی نام ببرد، چه درون کتاب مقدس و چه خارج از آن، که مأموریت داشته باشد راهی متفاوت برای نجات غیریهودیان ارائه دهد—چه برسد به راهی که اجازه دهد کسی در نافرمانی عمدی از شریعت خدا زندگی کند و همچنان با آغوش باز به آسمان پذیرفته شود.
تعالیم عیسی، از طریق گفتار و عمل
پیرو حقیقی مسیح، تمام زندگی خود را بر اساس الگوی او شکل میدهد. عیسی بهوضوح تعلیم داد که دوست داشتن او به معنای اطاعت از پدر و پسر است. این فرمان برای افراد سستاراده نیست، بلکه برای کسانی است که بر ملکوت خدا تمرکز دارند و آمادهاند هر آنچه لازم است برای دستیابی به حیات جاودان انجام دهند. این تعهد ممکن است باعث مخالفت دوستان، کلیسا و حتی خانواده شود.
فرمانهای مربوط به ختنه، مو و ریش، شبات، پرهیز از خوردن گوشتهای حرام و پوشیدن تسیتسیت، امروزه در میان بیشتر مسیحیان نادیده گرفته شده است. کسانی که انتخاب میکنند مطابق این احکام زندگی کنند و نه فرهنگ رایج، احتمالاً با آزار و اذیت مواجه خواهند شد، همانطور که عیسی در متی ۵:۱۰ به ما هشدار داد. پیروی از فرمانهای خدا شجاعت میطلبد، اما پاداش آن حیات جاودان است.